در چنین دورانهای هراسآوری،تو گویی بشر رو به قهقرا نهاده است و گلهوار به سوی توحشِ خونآشامانهی آغازین خود،و بردگی و بندگی،وا پس میرود.اما همچنان که از پس سیلابها،آبها به ناگزیر فرو مینشیند،همهی خودکامگیها نیز سرانجام از توان میافتند،پیر و فرسوده میشوند و از پا در میآیند؛در فرصت مقدرشان.ایدئولوژیها و پیروزیهاشان وابسته به زمانند و زمانهی آنها،سرانجام روزی به پایان خواهد آمد.تنها آرمانِ آزادی اندیشه،والاترین همهی آرمانهاست که نامیراست و جاودانه؛به جاودانگی جانِ اندیشمندِ انسانی.و چون از او چند گاهی در بیرون امکان سخن گفتن را بگیرند،به درونیترین لایههای وجودی بشر به خلوتگاهِ وجدان آدمی پناه میبرد،به دور از دسترس هر فشار و هجومی.از این رو،سخت بیهوده و باطل است که زورمندانِ زمانه،گمان برند به آزادهجانی و آزاداندیشی چیرگی یافتهاند،تنها به این دلیل که دهانها را دوختهاند و بر لبها مهر خاموشی کوبیدهاند.
با هر انسانی که زاییده میشود،وجدانی نو پا به عرصهی زندگی میگذارد و همواره یکی از این میان خواهد بود که بر تکلیف معنوی خویش آگاهی یابد و برای دفاع از حقوق گرانبهای انسانی و انسانها،به میدان نبرد دیرینهسال پا بگذارد و نبرد کند.همواره کاستلیویی خواهد بود که رویاروی کالونها قد برافرازد و در برابر زور و خشونت،از استقلال و آزادی اندیشهی انسانی،به دفاع برخیزد.
«وجدان بیدار-اشتفان تسوایگ»
پ.نوشت:میرحسینِ جان،همان بزرگمردِ آزادیخواه و حقطلب با«وجدانی پاک و استوار در جانی بیباک و هوشیار»که تمام صفات کاستلیو را با خود دارد و در چنگال کالونها که مذهب را سپر خود کردهاند،گرفتار آمده است.
Filed under: Uncategorized | Tagged: میرحسین، میرحسین موسوی، وجدان، وجدان بیدار، یه شب ماه میاد، کالون، کاستلیو، آزادی، آزادی اندیشه، اشتفان تسوایگ، خودکامگی، زور، شهروند سبز | Leave a comment »