آخرت و خدا،هدف بعثت انبیا-مهندس مهدی بازرگان

اعتقاد به اینکه پیامبران خدا صرفاً خبردهندگان و تدارک‌کنندگان قیامت و آخرت و معرفی‌کنندگان خالق یکتا بوده‌اند و دنیا چیزی جز مزرعه و کشتزار یا میدان فعالیت و تربیت آدمی برای حیات جاودان و خدایی شدن انسان نمی‌باشد،ضرورتی است نیروبخش برای بقای دین و دنیا و نگاهداری انسان‌ها،در چنین روزگار سراسر رنج و ملال.

چنانچه خدا و آخرت را برنامه‌ی اصلی بعثت انبیا بدانیم و امر و اصلاح دنیا هدف و وظیفه‌ی ادیان الهی نباشد،دیگر ایراد و نقصی برای ادیان نخواهد بود که گفته شود:در اصول و احکام دین همه‌ی مسائل و مشکلات زندگی و دستورالعمل‌های جامع و کامل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مورد نیازِ جوامع،وجود ندارد.یا بگوییم که یک ایدئولوژی صرفاً دینی می‌تواند به لحاظ سیاست و مدیریت و اقتصاد یا به طور کلی دنیاشناسی و جهان‌بینی انسانی فلسفی و فنی،کامل و کافی نباشد.

حکومت و سیاست یا اداره‌ی امت و مملکت و ملت،از دیدگاه دیانت و بعثت پیامبران،تفاوت اصولی با سایر مسائل و مشاغل زندگی ندارد.اگر اسلام و پیامبران به ما درس آشپزی و باغداری یا چوپانی و خانه‌داری نداده و به خودمان واگذار کرده‌اند تا با استفاده از عقل و تجربه و تعلیمات و رعایت پاره‌ای احکام حلال و حرام شرعی،آنها را انجام دهیم،امور اقتصاد و مدیریت و سیاست هم به عهده‌ی خودمان می‌باشد.کما آنکه قرآن،با وجود ارزش و اعتبار و احترام فوق‌العاده‌ای که برای علم و تعلیم و تفکر قائل است و مکرر آنها را سفارش کرده است،در هیچ سوره و آیه‌ای درس ریاضیات یا زمین‌شناسی و الکترونیک یا فلسفه و فیزیک به ما نمی‌دهد.بنابراین،اشکالی ندارد که ادیان الهی عدالت و مبارزه با ستمگران و اداره‌ی امت‌ها را تجویز و تأکید کرده باشند،ولی ایدئولوژی و احکام و تعلیمات خاصی در آن زمینه‌ها نداده باشند.

نازل کننده‌ی قرآن و فرستنده‌ی پیامبران نخواسته است و نمی‌خواهد که آیین او جز از طریق اختیار و آزادی با حفظ کرامت انسانی و پشتوانه‌ی ارشاد و علم ارائه و اجرا گردد.نام اسلام،همریشه با تسلیم است،اما نه تسلیم آمرانه و اجباری،بلکه تسلیم داوطلبانه‌ی عارفانه و عاشقانه با سلام و صفا و رضا.اساس دعوت انبیا نیز بر محبت و معرفت بنا شده است و نزدیک شدن به خدا؛خدایی که خود را از رگ گردن به ما نزدیکتر می‌شناساند.اما داعیان دروغین و کاسه‌های داغتر از آش،نمی‌دانند چون کار دولت‌ها مقابله با دزدان و دشمنان و برهمزنان امنیت و نظام است،ناچار زبان تند و تلخ دارند و چماق و سر نیزه به دست می‌گیرند.یعنی بدترین حالت و ناصالح‌ترین شخصیت برای مجری و معرف دین خدا شدن!و بهترین صفت و شاخصیت برای ضایع کردن دین و راندن خلایق از خالق خودشان!داستان آن کودک گریان در آغوش غلام سیاه که قربان صدقه می‌رفت و می‌گفت بچه جان از چه می‌ترسی؟رهگذری گفت گریه و زاری کودک از دیدن تو است،رهایش کن تا آرام شود.

مهندس مهدی بازرگان – سخنرانی «آخرت و خدا،هدف بعثت انبیا» به تاریخ ۱ بهمن ۱۳۷۱  ایراد شده در انجمن اسلامی مهندسین،چاپ شده در مجله‌ی «کیان» شماره ۲۸.